Posted on 03/31/2011 by رضا ایرانی
برای اندیشیدن از « استاد جمالی»
«« یکی، تاریخ را برای تجلیل دین و ایدئولوژیش و دفاع از آن، مسخ میکند،
یکی تاریخ را برای تجلیل ملتش و دفاع از آن مسخ میکند،
یکی تاریخ را برای تجلیل طبقهاش و دفاع از آن مسخ میکند،
و یکی، تاریخ را برای تجلیل نژادش و دفاع از آن، مسخ میکند، و «چنین آگاهبودِ تاریخی» است، که علم و حقیقت شمرده میشود.
پس حقیقت و علم، دانشهای مسخ شدهاند.»»
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 03/29/2011 by رضا ایرانی
برای اندیشیدن از « استاد جمالی»
-
در فرهنگ ایران، خدا، دگردیسی به گیتی مییابد، تا به مهـــــر خود پیکر بدهد.
در اسلام، الله دنیا را خلق میکند، تا قـــدرت خود را واقعیت بدهد.
-
در فرهنگ ایران، جان انسان، آتش است (آتش جان). این بیان فطرتِ آزادِ انسان میباشد.
آتش، در روشنشدن (افروختن) به خود، صورت میدهد، و هیچکس نمیتواند به او صورت بدهد.
الاهان قدرتمند، هنگامی حاکم بر انسان میشوند، که به او صورتی که میخواهند بدهند. از این رو محمد، آتش جان انسان را ابلیس ساخته است.
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 03/26/2011 by رضا ایرانی
«« زیرخیلی چیزها که علمی شمرده میشوند، نه تنها علم نیست، بلکه ضدعلم نیزهست. زیرخیلی چیزها که حقیقت شمرده میشوند، نه تنها حقیقتی نیست، بلکه ضدحقیقت هم است. زیرخیلی چیزها که خـرد شمرده میشود، نه تنها بی خردی بلکه ضد خرد هم هست. زیرخیلی چیزها که ارزش واخلاق شمرده میشوند، نه تنها بی ارزشی وبی اخلاقی هست، بلکه ضد ارزش وضد اخلاق نیز هست. جامه ِعلم، بربی علمی وضد علمی میپوشانند، وجامه حقیقت، بر بی حقیقتی وضدحقیقت میپوشانند، و جامهِارزش واخلاق ، بربیارزش وضداخلاق میپوشانند، و بدین شیوه، بی علمی وضد علم خود را، علم میسازند، و بی حقیقتی وضد حقیقتی خود را، حقیقت میسازند ، وبی ارزشی وضد ارزشی و بی اخلاقی وضد اخلاقی، خودرا دربازار اجتماع و تاریخ، رواج میدهند.
گرفتن نیروی جامه بافی ازشیره جان خود
چرا چنین کاری امکان پذیر است وچرا، این شیوه، روند زندگی اجتماعی وسیاسی ودینی واقتصادی وحقوقی شده است؟ چون « ازانسانها ، نیرو و توان جامه بافی از شیره جان خودشان را گرفتهاند». « هستی ِ» هیچکس ، دیگر« جامه او » نیست.
ما هنگامی هستیم که جامه هستی خود را، از گوهرجان خود ببافیم. ما دیگر نمیاندیشیم، بلکه ما همیشه «لباسهای فکری» خود را ازاین وآن وام میکنیم و میپوشیم.
چه شد که انسانها دیگر، جامه هستی خود را ازگوهرجان خود نمیبافند و لباسی که دیگران دوختهاند از آنها گران میخرند ومیپوشند وبدان هم افتخارمیکنند؟
این لباسهای متحدالشکل ، که کارخانههای عقاید ومکاتب وایدئولوژیها ومذاهب وادیان واحزاب میسازند، این اندیشه را رواج دادهاند که «هرکسی، همان چیزیست که دراجتماع میپوشد،ومـُد اجتماع یا گروهی ازاجتماعست».
بدینسان همه ، ازبافتن جامه هستی ازگوهرجان خود ، دست میکشند و ازپوشیدن « لباس ِدوخته وآماده شده » ، هنر میسازند وبا دست کشیدن از«جامه هستی »بافی ازشیره جان خود، دچار« نیستی و نقص » میشوند ، و پوشیدن لباسهای دوخته و آماده دیگران، این « نیستی ونقص » را میپوشاند . با این جامههاست که هستی هیچکسی را نمیتوان دید. همه درواقع، « نیستی » میشوند که با « جامه ای که میپوشند» ، « هستی اجتماعی و سیاسی ودینی وفلسفی » مییابند . همه ، محکم به جامههایشان میچسبند ، چون این جامههاست که نمیگذارند « نیستیاشان » فاش و رسوا شود. »»
Filed under: فرهنگ ایرانی، فرهنگ سیمرغی ایران، جمهوری ایرانی | Leave a comment »
Posted on 03/23/2011 by رضا ایرانی
اخبار روز: http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=36803
سهشنبه ۲ فروردين ۱٣۹۰ – ۲۲ مارس ۲۰۱۱
هدیه نوروزی بیمانند از سوی روشنفکران فداکار ایرانی،به ملت بزرگ ایران
میثاق آزادی
هم میهنان گرامی، دانشآموختگان و جویندگان راه خوشبختی مردم ایران
سرنوشت دردناک میهن ما، اندیشهی برتر و وجدان بیدار شما را به یاری میخواند. شما بر جایگاه بلند روشناندیشی زمانهی خود ایستادهاید و شایسته است این توانایی و بزرگی را هزینهی آزادی میهن خود کنید. ما پیشنهاد دهندگان میثاق «جُنبش رهایی از اسلام» ازشما نخبگان ارجمند جامعه درخواست میکنیم نام خود را برای رهایی ایرانیان از چنگال دین و خرافه و گشودن راهِ رهایی، زیر متن این رنسانس ایرانی بگذارید. مردم ما در بنبست ترسناک و خطرناکی گرفتار آمدهاند، این بنبست تاریخی و فرهنگی تنها به دست و با یاری شما گشوده خواهد شد. پیروزی در این راه بشرطی بدست میآید که شمار درخور توجهی از روشناندیشان ما بدون بیم از حکومتِ درحال فروپاشی اسلامی، پشتیبانی خود را از این جنبش اعلام دارند. این جنبش ضرورتی تاریخی و نیاز زمان است. بر یکایک ایرانیان است تا از روشنفکران جامعهی خویش بخواهند دست در دست و پشت به پشت یکدیگر این رنسانس رهایی ازاسلام را پی بگیرند و به سرانجام رسانند.
پاینده ایران…
نامِ پیشنهاد دهندگان «جنبش رهایی از اسلام»:
بهرام آبتین (فعال سیاسی- فرهنگی) مازیار آپتین (نویسنده) – مینا احدی (نویسنده و مسئول شورای مرکزی اِکس مُسلم) – ربابه احمدی (کُنشگر حقوق بشر) – نیما آریان (نویسنده) – دکتر سیروس اسدی (تلاشگر فرهنگی – سیاسی) – دکتر مهشید اسدی (تلاشگر فرهنگی – سیاسی) – جواد اسدیان (شاعر ونویسنده) – حسن اعتمادی (تحلیلگر مسایل سیاسی) – کوروش اعتمادی (کارشناس امورسیاسی) – نادر اکبری (کنشگر آزادیهای شهروندی) – شری الوندیان (تلاشگر حقوق بشر) – نسرین امیری صدقی – پرفسور مسعود انصاری (استاد دانشگاه، پژوهشگر و نویسنده) – دکتر هوشنگ انور- سعید اوحدی (تلاشگر فرهنگی) – دکتر احمد ایرانی (نویسنده و پژوهشگر)-
رضا ایرانی (نویسنده) – امیل ایمانی (نویسنده)- حسین باقری – رضا بیشتاب (شاعر و نویسنده) – داود بهرامی – بهمن بیک (نویسنده) – بهناز بیک – دکتررامین پرهام (جامعه شناس) – فوآد پوربرادر – گلاره پوربرادر – مهندس نادر پیمایی (تلاشگر سیاسی و نویسنده)- حمید جلالی (تلاشگر فرهنگی)- ناصرجمالی (تلاشگر سیاسی) – دکتر بهرام چوبینه (پژوهشگر و نویسنده)- دکتر نوشیروان حاتم (روشنگر سیاسی) – پرویز حدادیزاده (کوشندهی سیاسی) پوراندخت حسینی (شاعر)- جواد حسینی – کامبیز خاموشی (تلاشگر حقوق بشر وهنرمند) – میترا درویشیان – فاطمه دل پرستان – فریدون دودانگه (تلاشگر سیاسی) – پریوش دیبا (گلبانو) (روشنگر فرهنگی – سیاسی) – حسین رحیمی- حسن رضوی (شاعر و برنامهساز تلویزیون) – دکتر لطفالله روزبهانی(تلاشگر و روشنگر سیاسی) – دکتر حسن رهنوردی (قهرمان ملی و تلاشگر سیاسی) – داوود روستایی (هنرمند)- فرشاد زرافشان (کارشناس ورزش و کوشندهی سیاسی) – علیرضا سپاسی (شاعر و طنزپرداز) – پارمیس سعدی (نویسنده) – سرور سهیلی(روشنگردینی- شاعر) – دکتر علی سینا (نویسنده و فعال سیاسی)- حمید صیادی (تلاشگر سیاسی) – دکترهاشم ضیایی (نویسنده)- دکترسیاوش عبقری (استاد دانشگاه وکوشندهی سیاسی) – دکترشهلاعبقری (استاد دانشگاه و کوشندهی سیاسی) – میرزاآقا عسگری.مانی (شاعر و نویسنده) – شهاب عقیقی(کوشای سیاسی) – رضا علوی (نویسنده، پژوهشگر و کنشکرحقوق بشر)- فریدون علوی(کوشندهی سیاسی) – عبدالله قائدی – دکتر فریدون کاوه- شاهین کاویانی – ناصر کرمی (پژوهشگر و کوشندهی سیاسی) – مسعود کشوری – کوروش کلهر(فعال سیاسی) – مهندس آریا گودرزی – محمد لاریان – دارا لشکری (نویسنده) – سیاوش لشگری (نویسنده و روشنگر دینی) – جهانگیر لقایی (تحلیلگر اموراقتصادی و تلاشگر سیاسی) –مهدی مجتهدپور (مترجم و کوشندهی سیاسی و فرهنگی)- داریوش مجلسی (نویسنده)- فرشته مجیدی (نویسنده و فعال سیاسی)- کاظم ملک (نویسنده) – مازیا رملک – داریوش مرزبان (مترجم و شاعر) – دکتر محمدعلی مهرآسا (نویسنده و پژوهشگر) دکترمرتضامیرآفتابی (شاعر،نویسنده،روزنامهنگار) هوشنگ وزین(کوشنده سیاسی)- اسماعیل هوشیار (نویسنده و طنزپرداز) – مینو یوسفی (کوشنده حقوق بشر)
نامهای دیگر در پتیشن ما (در اینترنت) خواهند آمد.
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »