چرا حکومت اسلامی، «جمهوری اسلامی» خوانده می‌شود؟

چرا حکومت اسلامی، «جمهوری اسلامی» خوانده می‌شود؟

پس از چهار دهه  از قدرت‌ورزی حکومت ددمنش اسلامی، تحصیل‌کرده‌گان ایرانی (بدون در نظر گرفتن گرایش و منش سیاسی‌شان) هنوز نمی‌دانند معنا و مفهوم « جمهوری» چیست ؟
اگر می‌دانستند، هرگز حکومتِ اسلامیِ ولی‌فقیه را، «جمهوری اسلامی» نمی‌خواندند!
مسئله ، در نفهمیدن واژه‌ها و بار سیاسی و اجتماعی و حقوقی آنهاست.
مسئله، در هوچی‌گری و کژفهمی بسیاری از همین «مخالفین» پر  سر و  صدا، در درک همین واژه‌ها هست.
وگرنه، جامعه مدنیت‌النبی، جامعه مدنی دانسته نمی‌شد.

انتصابات ولی فقیه، «انتخابات» دانسته نمی‌شد.
«آزادی»، در شکفتن گوهر هر انسانی، در درک امکانات و پدیدآوری امکان نو، در بنیان نهادن فکر و اندیشه نو، در این است که هر انسانی زان خود هست، باشد نه آنی که دیگری می‌خواهد به او شکل و صورت دهد و بر او قدرت‌ورزی نماید.
 دگر از این، فریب است.

درک جامعه‌ای که انسان را مدار و اندازه جامعه و حکومت می‌داند،
نیاز به درک بار سیاسی و اجتماعی و حقوقی و اقتصادی واژه‌هایی که بکار می‌بریم، دارد.
با سر دادن چند شعار تقلیدی از غرب، مانند «دمکراسی،  حقوق انسان و رنسانس و چه وچه … » و تبلیغ آن، هیچ «نوزایی و نوشدنی»  رُخ نخواهد داد.

نوروز جمشیدی شاد و خرم باد

جهان از باد نوروزی،  جوان شد
زهی زیبا،  که این ساعت، جهان شد

شمال،  صبح‌دم مشکین نفس گشت
صبای گرم‌‌رو عنبر فشان شد

چو گل در مهد آمد، بلبل مست
به پیش مهد گل، نعره‌زنان شد

کجایی ساقیا، در ده شرابی
که عمرم رفت و دل خون گشت و جان شد

قفس بشکن کزین دام گلوگیر
اگر خواهی شدن، اکنون توان شد

« عطار »