دلیری «جنبش بابی»

 

دلیری «جنبش بابی»

دوستانی که من را می‌شناسند، و گاه‌نوشتار‌های مرا دنبال می‌کنند بخوبی می‌دانند که من همواره بر نقش «جنبش بابی» پیش از مشروطه  (خود ِجنبش مشروطه بدون تلاش بابیان هرگز به‌پا نمی‌شد ) اهمیت فراوانی قائل هستم. کافی است که به لجن‌پراکنی‌های آخوند‌ها و این نوشته‌ی بخش اطلاعاتی رژیم، بر ضد بابیان (و بهائیان) کمی دقت نمود تا متوجه قضیه گردید. مبارزه زنان ایرانی برای در‌آمدن از زیر بار سده‌ها ستم، با دلیری «جنبش بابی»، بویژه گُستاخی و دلیری افراد بنیان‌گذار این جنبش، پا به دورانی نو نهاد و تخمک آن از سر، در خاک کاشته شد. همپُرسی و گردهم‌آئی «دشت بدشتِ» بابیان و ابتکار و دلیری زرین تاج (=قرت‌العین = طاهره) که آخوندها از آن بعنوان«خیمه شب بازی فرهنگی» یاد می‌کنند، هنوز در پیِ بیش از یک قرن و نیم، برای ما بس ناباور می‌نماید!

 این چند سخن را برای آن دسته از ‌»تحصیل‌کرده‌گان» مشهور به «روشنفکر» آوردم تا نشان دهم، ناآشنائی با جامعه و فرهنگ آن و تنها خواندن چند کتاب ترجمه‌ای، هرگز نمی‌تواند بیشتر از یک روکش بر ذهنیت شیعیی بیشترین ِبخش تحصیل‌کرده‌گان باشد و همواره در خدمت و نقش رکابگیری و تابعیت آخوندی قرار گرفته و خواهد گرفت. من فکر می‌کنم، خواندن و تأمل در این نوع نوشته‌ها‌ی بخش اطلاعاتی حکومت اسلامی را باید به جد گرفت تا گیرم مثقالی نیز که شده به «حقیقت» نزدیک‌تر شویم . و اینکه تاریخ  و رُخداد‌های آن، همواره در خدمت قدرت و قدرت‌ورزان نوشته شده است.

ر. ایرانی