از کتاب « نعش ها سنگین هستند» نوشته استاد منوچهرجمالی
آنچه در گذشته وسنت، بار ِ سنگین است، همان ادعای «مرجعیت» آنهاست. مرجع کسیاست که نمیگذارد ما از خود باشیم و میخواهد که از او باشیم. از گذشته باشیم. خود، تابع گذشته واز گذشته باشد. تاریخ و آنچه از گذشته میآید، هنگامی بار است که خود ِ انسان و جامعه را از سرچشمه بودن (از خود بودن) باز دارد.
زمان، همیشه از نو جوان میشود و همیشه جوان، از نو، میخواهد از خود باشد.
از خود بودن، یعنی «مرجع و میزان» بودن.
گذشته و تاریخ، راه جوان شدن از خود را میبندد. برای جوانشدن از نو، (که ایرانیان آن را «فرشگرد» مینامیدند) باید نخست بر ضد مرجعیت گذشتگان و پیشینهها برخاست و خط بطلان بر این مرجعیت کشید.
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »