«نوروز جمشیدی» شاد، فرخنده و خرم باد

«نوروز جمشیدی»نوروز

«« ما هر سال که نوروز را جشن می‌گیریم، آنچه را در این جشن فراموش می‌کنیم آنست که، نوروز جشن پیروزی خرد ِانسانی (جمشید در این روز است که با خردش، ساختن بهشت را پایان داده است) در فعالیت سیاسی‌اش، در ساختن بهشت در گیتی است.

 انسان در این جشن نوروز، به یاد می‌آورد که با خرد، توانا به آفریدن بهشت در گیتی است. یقین از این خرد آفریننده در سیاست و اجتماع (نه خرد آلتی)، که تجلی غنای وجودی انسانی‌ست، سرچشمه آزادی و دموکراسی است.  »»

 از «پهلوان منوچهر جمالی»

نوروز دوشیزگان

به نوروز جمشید و جشن سده        که نو گشتی آئین آتشکده
ز هر سو عروسان نادیده شوی       ز خانه برون تاختندی بکوی
رخ آراسته، دست‌ها پر نگار           بشادی دویدندی از هر کنار
مغانه می لعل بر داشتـــــه              بیاد مغان، گردن افراشته
فرو هشته گیسو، شکن در شکن      یکی پایکوب و یکی دست‌زن
چو سرو سهی، دسته گل بدست       سهی سرو زیبا بود گل‌پرست
سرسال، کز گنبــــــد تیز رو            شمار جهان را شدی روز نو
یکی روزشان بود، از کوی و کاخ     بکام دل خویش، میدان فراخ
جدا هر یکی بزمی آراســــتی           و زآنجا بسی فتنه بر خاستی

(نظامی)