• « زندگی » مـُقـدس است، خدا هم حق ندارد حکم قتل و اعدام بدهد.

    «ارتــای خوشه(سیمرغ)»

    گاه نوشتــار ِ
    « رضـا ایــــرانی »


    « آزادی هر ایرانی، زمانی میسر است که شــــریعت اسلام را با فرهــنگ مـردمی ایران مهار ساخته و دوام این آزادی را همــــواره با نگـــه‌داشتن شریعت اسلام با اندیشه‌های «قداست جان و زندگی و خرد مردمان»، و بدور از شمشیر اســلام، ضمانت نمــــاید.
    این تنها راه است، مابـقی، فـــریب و دروغ و ریــــا و ساده‌لوحی خطرناک و از سر، چیرگی شـریعت خونریز اسلام است. »

    بــرای انــــدیشه ایــــــرانی، انسان اندازه حکومت است.


    «« بزرگتـرین دشمن ملــت ایران، حکومت اسلامیست.
    حکومت اسلامی،دهه‌هاست که در همــــه جبهــــه‌های سیـــاسی و اقتـــصادی و فرهنگی و هنری و ملی، با نهایت درند‌‌گی و خشونت با ملت ایران می‌جـنگـد.
    اندیشیدن برای پیروز شدن ملــــــــــت ایــــــــران بـــــر حکــــــومت اسلامی
    در این جنگ وحشتناکست که انــــدیشیدن حقیــقی است.»»

  • « زندگی » مـُقـدس است، خدا هم حق ندارد حکم قتل و اعدام بدهد.

    « زندگی » مـُقـدس است، خدا هم حق ندارد حکم قتل و اعدام بدهد
  • بایگانی

مفهوم جشن در فرهنگ ایران

از استاد منوچهر جمالی

«« عنوان : جشن، این نبوده است که چند نفرباهم چای وشیرینی بخورند وبروند خانه‌هایشان.
ما مفهوم بسیار تنگ وسطحی از پدیده جشن درایران داریم . اساسا دین دور محور جشن می‌چرخیده است . نیایشگاه‌ها ، دراصل جشن‌گاه‌های شهر بوده اند، نه جای دعاو نمازخواندن و شنیدن وعظ . سپس ویژگیهای جشنی را زده‌اند ، چون خدایانی آمده‌اند که کارشان وعظ و تعلیم وامرونهی بوده است که منش ضد‌جشنی دارد . همچنین، جشن، باهم پیوندیافتن اجتماع، درشادی بوده است و غایت زندگی‌اجتماعی بوده است . خدایان ایران ( ایزدان ) همه نوازنده موسیقی و برپا کنننده  جشن اجتماعی بوده اند ، نه موعظه‌گر و اندرزفروش . درست ایجاد زندگی به غایت‌جشن ، اصل اجتماع وسیاست و اقتصاد یوده است . با جدا کردن جشن از عرصه زندگی ، همه این خدایان آدمکش وجهادگر وامر ونهی کن و معلم‌، که همه جهان را جزخود، جاهل می‌دانند، و مدعی هستند که کل فرهنگ و مدنیت یک ملت را می‌سازند و دیگران هیچ نیستند، پیدایش یافته‌اند.»»