نامه‌ی استادی از دانشگاهی در ایران، به استاد منوچهرجمالی

 نامه‌ی استادی از دانشگاهی در ایران، به استاد منوچهرجمالی:

« جناب استاد منوچهر جمالی آموزگار محترم من نخستین اینکه سایت شما در ایران فیلتر است و با هزار زحمت هم نمی توان آن را گشود و خواند که البته این کار از معجزات حکومت اسلامی است که فیلتر کردن را دوست دارد. از شما اجازه می خواهم که سپاسهای خالصانه مرا از قعر این جامعه ریا و تزویر بپذیرید و از اینکه در دوره ای از تاریخ زندگانی می کنم که من و شما با هم در یک مقطع تاریخی در این کره خاکی هستیم، به خود افتخار می کنم. برای من و بسیاری از اساتید دانشگاه این پرسش همواره مطرح است که چرا با وجود اینکه اندیشه های ناب فراوان دارید و هر روز نکته تازه ای می یابید که هر کدام رویکردی به فرهنگ ایران است، دیگر روشن فکران که کارشان تقلید از غرب و عرب است، در یک توطئه سکوت ، صدای شما را خفه کرده اند؟ چرا صدای شما به ما نمی رسد؟ چرا دوستان مانند آقای سروش، کدیور ، مهاجرانی و …. که نام خود را فیلسوف و روشن فکر گذارده اند و از صبح تا شام همان حرفهای شریعتی و مطهری را البته با آب و رنگ دیگر تحویل مردم می دهند، در این سو و آن سو مقاله هایشان مانند مور و ملخ ، چاپ و تکثیر می شود و با اینکه شما حرف اساسی می زنید که بر پایه ی فرهنگ مردم است و مرجع آن بن ایرانی است را هیچکس چاپ و تکثیر نمی کند؟
من بسیار اندیشیده ام که علت این توطئه را مشخص کنم. تنها پاسخی که یافتم این بود که ذهن ما را بیمار و فلج کرده اند که ما خودمان نباشیم و خودمان را باور نکنیم. نمی خواهیم بپذیریم که خودمان هم می توانیم فکر تولید کنیم و فلسفه خود را داشته باشیم و روی یک مسیر جداگانه ولی استوار حرکت کنیم. این بیماری برای ایران خطرناک است و عواقب آن شوم . چه فایده آزادی وقتی سنگهایش روی فرهنگ غرب بنا شود؟ چه فایده شیوه تفکری که ازآن خودمان نباشد؟ من از سر دلسوزی میگویم که عزیزان روشن فکر و به اصطلاح منور الفکر ! لطفا به جای آرایش مو و لباس فکری مردم به فکر کاشتن ریشه ای باشید که از آن درخت تفکر ایرانی بارور شود وگرنه نسلهای بعدی را هم نابود خواهیم ساخت. با سپاسگزاری از استاد دلسوزم »