دوستی از ایران این نوشتار را » چرا از اسلام شکست خوردیم؟» برایم فرستاد و من هم برای شما خواننده گرامی (در بخش «از دیگران») میآورم.
از دید من، بررسی تاریخ و سیررخدادهای آن، بدون بررسی وشناخت عمیق از زمینههای تحولات فکری وبستری که سبب این تغییرو جابجاییهای اندیشه در جامعه میگردند، ارزش و اعتبارچندانی نداشته، ولوآنکه با خواستی درست صورت گرفته باشد.
بزرگترین رویداد دوران ساسانی، پدیداری وبنیاننهادن، دین «رسمی» و اولین حکومت دینی در ایران است. این چرخش فکری در بنیان حکومتی درایران، تا پیش از آن بیسابقه بود و خواه ناخواه به دگرگونی رابطه «ملت» با «حکومت» کشید وبه فروپاشی «ایرانشهر» رسید. شوربختانه این رویداد بیسابقه، از دیدها به دلائل گوناگون پنهان یا پنهان ساخته شده است.
این نوشته نیز با آنکه بخوبی و درستی، اسلام و محمد، حمله و کشتارایرانیان را بدست اعراب تازه مسلمانشده بازگو میکند، اما از درک این رویداد مهم و اهمیت آن و تاثیرش تا به همین امروز ما، ناتوان است. این است که، میگوئیم، مسائل ما هزارهایست و با رفتن صرف آخوند، مسئله بقوت خود باقی میماند کمااینکه حکومت پیشین علیرغم ظاهرش، تابع آخوند بود واین تابعیت، خود همواره درتاریخ ایران معضلی برای شاهان بوده است.
تا زمانی که روشنفکران ایران، دست به تلاش و کوشش برای مطرح نمودن و تفهیم نمودن « ارزش و ارج انسان» و اینکه انسان بنا بر تفکر و فلسفهی ایرانی، «هست» و اصالت داشته و دارد و خود با اندیشیدناش بخوبی توانایی اداره کردن و سامان دادن و هدفگذاری برای جامعهاش دارد، ونیازی به کسی ندارد که بجایش بیاندیشید وتصمیم بگیرد، نبردهاند، «دین» و قدرتورزان، دررا برهمین پاشنه خواهند چرخانید، گیرم با نقابی دیگر! ارزش وارج انسان باید دراذهان بالا رود و این کاریست که تنها از عهدهی روشنفکرمیهندوست برمیآید نه سیاستمداران و نظامیان!
رضا ایرانی
Filed under: فرهنگ ایرانی |
حراج حيثيت ايراني در 80 سال گذشته توسط نوكران استعمار براي حفظ قدرتشان بوده است.
تحليل تاريخ 80 سال گذشته از نظر من با ظرافتي خاص بايد صورت گيرد بطوريكه هم نظام شاهنشاهي و هم ج.ا را نوكراني دست نشانده و دشمن ملت ايران نشان دهد.
هر اتفاقي كه در 1400 سال پيش افتاده باشد باتوجه به شرايط كنوني و ابزارهاي تكنولوژي و قدرت ارتباطات ميان مردم قابل اصلاح است. اما چه كساني در 80 سال گذشته سد راه چنين اصلاحي بوده اند؟