« چرا دین در ایران بزرگترین «مسئله سیاسی» است؟ » بخش نخست

در ادامه سخن پیش و اینکه پرت بودن «روشنفکران» انشاء‌نویس را نشان دهم، بخشی از کتاب «آزادی و همبستگی» استاد جمالی را که در باره مسأله « جدائی حکومت از دین» می باشد، در چند بخش می‌آورم که بسادگی بیانگر نیاندیشیدن و رونوشت‌برداری و نادیده‌انگاشتن بزرگترین مسأله ما یعنی « دین » از سوی آنان می‌باشد.
پیشاپیش از خواننده ژرف‌بین می‌خواهم که به تاریخ انتشار این کتاب یعنی 25 سال پیش و بخشی که می‌آید، دقت نماید تا روشن گردد که امروز نیز، همچنان آن سال‌ها، «روشنفکران» پاک ازقضیه پَرت هستند و آب درهاوان می‌کوبند.

رضا ایرانی

—————————————————————————————————————

« چرا دین در ایران بزرگترین «مسئله سیاسی» است؟ »

وقتی در اروپا و امریکا از هم‌وطنانم شعار «جــدائی حکـومت از دیــن» را می‌شنوم، بی‌اختیار لبخندی در ظاهر و نیشخندی در باطن بر لب و روانم نقش می‌بندد. در حالی که فعلا» دین و پاسداران دین (علماء) ســراســــر مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حقوقی و ارتشی و مالی را در سراسر ایران احاطه و قبضه کرده‌اند، اینان خواهــان آن هستند که دارندگان چنین قدرت و اختیاری بیایند و از این قدرت دست بکشند و نه تنها حساب دین را بلکه بالاتر از آن، حساب طبقه علماء دین را از حساب حکومت و حتی سیاست جدا سازند. اشخاصی که چنین شعاری می‌دهند و خواستار درج چنین ماده‌ای در قانون اساسی آینده ایران هستند، در مطالعه کتابها و روزنامه‌های غربی ویا دیدن تلویزیون‌های غربی، می خوانند یا می‌شنوند و می‌بینند که پس بزرگترین مسئله سیاسی کشورهای غربی، اقتصاد است. حل مسأله بیکاری، حل مسأله امنیت اجتماعی طبقه پائین، سراسر اوقات سیاست‌مداران و رهبران حزبی را گرفته است. بنابراین بدیهی می‌دانند که پس بزرگترین مسئله سیاسی به‌طور کلی، همه جا و همیشه مسأله اقتصاد است و می‌باید باشد و خواهد بود. وخواه ‌ناخواه آن کس که باور دارد که بزرگترین مسأله سیاسی، اقتصاد است، مسائلی از قبیل دین را نادیده و نا‌چیز می‌گیرد و ایمان دارد که باید آنرا کنار گذاشت و آنرا فراموش ساخت. طبعا» دین و پاسدارانش مزاحم حل مسأله اصلی که اقتصاد باشد، هستند.

دنباله…

بیان دیدگاه