«« پیروزی «شعر» را در پس‌راندن دین »»

«« پیروزی «شعر» را در پس‌راندن دین »»

«« شعـر، در فضائی و زمانی نیرو می‌گیرد و دلها و روانها و عواطف را می‌رباید که جاذبه‌ی دین بر روان‌ها و عواطف ژرف انسانی می‌کاهد و سُست می‌شود و دین، تبدیل به عادات یکنواخت و ملال آور می‌گردد. از این رو پیدایش شعرای بزرگ درجامعه، و بقای آنها و محبوبیت آنها درجامعه، به خودی خود نشان آنست که دین، دیگر نیازهای ظریف و مردمی و عاطفی جامعه را برنمی‌آورد، و درست لطافت و ظرافت بی نظیر شعر، درگسترش طیف ارزش‌های اخلاقی و معنای زندگی، گستره‌ی خالی روان و ضمیر را پُر می‌کند.
گستره‌ای که دین، ملک انحصاری خود می‌شمرد، بی سر و صدا و بی کاربُرد خشونت و درشتی، ازشعر، فتح کرده می‌شود. شعر، و به ویژه غزل، « من وعلویت من » را در انسان که گرانیگاه تفکر است، دوباره بر ضد‌دین و شریعت، بسیج می‌سازد. از این رو باید این پیروزی شعر را در پس‌راندن دین، و تلطیف احساسات و علویت انسان، شناخت.
آنچه را شعرای بزرگ ایران، برای قیام انسانیت و لطافت اخلاقی و مُدارائی و انسان‌دوستی و سرفرازی انسان، دربرابر بدویت و خشونت شریعت، و ایجاد دشمنی میان کافر و موءمن و پاره کردن اجتماع کرده‌اند، تا‌کنون شناخته نشده است. درتحقیقاتِ ارزشمند، بایستی این تمایز ژرف افکار آنها، از متون دینی و شریعتی، بازشکافته و برجسته ساخته شود، تا راه به سوی آزادی اندیشه و آفرینش اخلاقی برتر در جامعه گشوده شود. »»

بیان دیدگاه