• « زندگی » مـُقـدس است، خدا هم حق ندارد حکم قتل و اعدام بدهد.

    «ارتــای خوشه(سیمرغ)»

    گاه نوشتــار ِ
    « رضـا ایــــرانی »


    « آزادی هر ایرانی، زمانی میسر است که شــــریعت اسلام را با فرهــنگ مـردمی ایران مهار ساخته و دوام این آزادی را همــــواره با نگـــه‌داشتن شریعت اسلام با اندیشه‌های «قداست جان و زندگی و خرد مردمان»، و بدور از شمشیر اســلام، ضمانت نمــــاید.
    این تنها راه است، مابـقی، فـــریب و دروغ و ریــــا و ساده‌لوحی خطرناک و از سر، چیرگی شـریعت خونریز اسلام است. »

    بــرای انــــدیشه ایــــــرانی، انسان اندازه حکومت است.


    «« بزرگتـرین دشمن ملــت ایران، حکومت اسلامیست.
    حکومت اسلامی،دهه‌هاست که در همــــه جبهــــه‌های سیـــاسی و اقتـــصادی و فرهنگی و هنری و ملی، با نهایت درند‌‌گی و خشونت با ملت ایران می‌جـنگـد.
    اندیشیدن برای پیروز شدن ملــــــــــت ایــــــــران بـــــر حکــــــومت اسلامی
    در این جنگ وحشتناکست که انــــدیشیدن حقیــقی است.»»

  • « زندگی » مـُقـدس است، خدا هم حق ندارد حکم قتل و اعدام بدهد.

    « زندگی » مـُقـدس است، خدا هم حق ندارد حکم قتل و اعدام بدهد
  • بایگانی

آیا یک فرد دینی، فکرنمی‌کند؟

آیا یک فرد دینی، فکرنمی‌کند؟

 

«« اینکه می‌انگارند، یک فرد دینی، فکرنمی‌کند، فکریست کاملا غلط.  عقل، برای موءمن به یک دین یا یک ایدئولوژی، تابع آن دین یا آن ایدئولوژی‌ست. ایمان دینی، ازاو می‌خواهد که عقلش، وسیله برای اثبات‌کردن آن آموزه دینی و محتویاتش یا وسیله دفاع کردن از آن دین باشد. به عبارت دیگر، تعقل‌، اسلحه برای دفاع از آن دین بـشود. ولی، عقل انسان، به آسانی به وسیله و آلت، کاسته نمی‌شود. عقل از این پس، سفسطه‌گرمی‌شود، تا اندیشه‌های دینی خود را به قدرت برساند. ازاینجاست که عقل در او، عاملی بسیارخطرناک می‌گردد. چون عقل او متوجه و آگاه می‌شود که نیروی اثبات کردن و به قدرت رسانیدن هر چیزی هست. از این ببعد، عقل موءمن به دین و ایدئولوژی، دین و ایدئولوژی خودش را، وسیله می‌سازد تا به منافع یا قدرت ولذت خود یا گروهِ خود برسد. بدینسان، دین موءمن، آلت دست عقل او می‌شود. و هیچگاه او، دینی را که آلت دستش شده هست، رها نمی‌کند. دینی که می‌خواست، عقل انسان را وسیله خود سازد، خودش در پایان، وسیله عقل انسان می‌گردد. البته گوهر چنین عقلی، اسیر چنگال « رابطه تابعیت-حاکمیت » هست. عقلیست که برایش، « قدرت » بر «حقیقت»، ارجحیت دارد. برای چنین عقلی، چیزی حقیقتست که وسیله برای رسیدن به قدرت باشد. »»