زندگی در گیتی به غایت شادی، سراندیشه بزرگ فرهنگی ایران

«« سنگ نبشته‌های هخامنشی، نخست بر این گواهی می‌دهند که: «خدا، زمین و شادی را باهم می‌آفریند». باهم‌آفریدن «زمین و شادی در آغاز»، فقط و فقط ،این معنا را دارد که «زندگی در گیتی به غایت شادی، یعنی به غایت جشن همیشگی‌بودن»، پیدایش یافته است.
این اندیشه، نه در گاتای زرتشت هست، نه در قرآن، و نه در تورات، و نه در انجیل، و نه در فرهنگ یونان.
چرا، همه روشنفکران ایران، این سراندیشه بزرگ را که اصل سکولایسم است، نادیده می‌گیرند؟
ولی به یقین، فلسفه‌ی نوین ایران، با گشودن و بسط دادن همین سراندیشه، در سراسر گستره‌های زندگی، آغاز خواهد شد. »»

روشنفکران «معجزه‌اندیش»

«« روشنفکران ما، دم از خردگرائی می‌زنند، ولی هنوز در فکر معجزه‌اند. آنها می‌انگارند که با ترجمه‌ی لایحه حقوق بشر و خواندن آن، یا با نوشتن «جدائی دین ازحکومت» در قانون اساسی، آخوندها دست از کار می‌کشند، و مسئله تماما» حل می‌شود. این‌ها هنوز «معجزه‌اندیش» هستند. اندیشهِ اعجاز در آنها، مانده است، فقط معجزه‌گر، عوض شده است.
ولی سکولاریسم، درست با تبعید اندیشه اعجازگری از مغز خود این روشنفکران آغاز خواهد شد. هیچ نیروئی جز خود انسانِ نو آور نیست که می‌تواند جامعه و ملت و سیاست را تحول بدهد. این انسان نواندیش و نوآفرین هست که اصل انقلاب حقیقیست. این تصویر انسان است که باید در ذهن مردمان تغییربکند. »»