چرا تنها باید تفاوت را نشان داد؟
آقای نقرهکار:
چرا یک گام دیگر بر نمیدارید و «جان و زندگی» همه را، چپی و راست، بیدین و دیندار، شاهی و لیبرال و سوسیالیست، زن و مرد، ترک و بلوچ، کرد، خراسانی، خوزستانی، سیستانی، عرب، آلمانی، آمریکائی، ژاپنی و…. «گزند ناپذیر» نمیدانید؟ آیا هیچ به نتایج این اندیشهی مایهای و فرهنگی ایران، فکر کردهاید؟
چگونه میخواهید «تاثیرگذار بر سیاست و فرهنگ و اخلاق جامعه» باشید؟
آیا هرسال مقاله نویسی و یاد انسانهای نابود شده بدست حکومت شریعت خونریز اسلامی، با اینکه کاریست نیک، اما چه مسئلهای را پاسخ داده و خواهد داد؟ من بسیاری را میشناسم که جز این سخنی ندارند. منتظر تابستانند تا سخنرانی کنند، مقاله نویسی کنند! امیدوارم که مقصودم را متوجه گردید.
چرا نمیبایست به این، اندیشه نمود، که با چه سرمایهی فکری و اندیشهی نویی، میتوان برای همیشه، «جان و زندگی» مردمان را تضمین و از خونریزی و کشتن پرهیزو جلوگیری نمود؟ پرسشیاست نیازمند فکرکردن، و جستجو در اعماق هزارهای جامعهی ایران. چرا نمیبایست پرسید و فکر کرد که واژه «زندگی» یعنی چه؟ و ایرانی چگونه به این واژه رسید؟
با سپاس
رضا ایرانی
Filed under: فرهنگ ایرانی | 1 Comment »