ملت، تصمیم می‌گیرد!

«« ملت، نمایندگانی را انتخاب می‌کند تادرمجلس، برپایه خردانسانی خودش، قانون بگذارد، واین با « مجلس شور دراجرای شریعت اسلام » فرق دارد.
انتخاب، مجرای تنفیذ این قدرت قانوگذاری خردملت هست. »»

منوچهرجمالی

خود تو جان جهانی !

نه مُرادم نه مُریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی ونه آن گونه که گفتند و شنیدی.
نه سمائم
نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته و نه برده‌ی دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستاده پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم، نه بهشتم
چنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه‌ گفتم
نه‌ نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم
حقیقت نه به رنگ است و نه بو
نه به های است و نه هو
نه به این است و نه او
نه به جام است و سبو…
گر به این نقطه رسیدی به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود آن راز گهربار جهان را
آنچه گفتند و سرودند تو آنی …
خود تو جان جهانی
گر نهانی و عیانی
تو همانی که همه عمر به دنبال خودت نعره زنانی
تو ندانی
که خود آن نقطه عشقی
تو اسرار نهانی
همه جا تو
نه یک جای
نه یک پای
همه‌ای
با همه‌ای
همهمه‌ای
تو سکوتی
تو خود باغ بهشتی
تو به خود آمده از فلسفه‌ی چون و چرایی
به‌ تو سوگند که این راز شنیدی و
نترسیدی و بیدار شدی
در همه افلاک بزرگی
نه که جزئی
نه چون آب در اندام سبوئی
خود اوئی
به‌خود آی
تا بدرخانه‌ی متروک هرکس ننشینی
و به‌ جز روشنی شعشعه‌ی پرتو خود
هیچ نبینی
و گل وصل بچینی
به‌خودآ…
«« مولانا جلال الدين بلخی ( و نه رومی!) »»

خرد، به گیتی در زمان می‌اندیشد

« سکولاریسم اینست که:
خردِانسان، کاربند می‌شود، یا به سخنی دیگر، « گیتی-خرد » می‌شود. خرد، به گیتی در زمان می‌اندیشد، تا آنرا برای بهتر ساختن زندگی، دگرگون و نو سازد. خردِِ کاربندِ ِانسانها که « نگهبان زندگی »، یعنی « حکومت » هست،
بنیادِ نواندیشی می‌باشد. »

منوچهرجمالی