مفهوم «داد» در فرهنگ ایران و تضاد آن با «عدالت» در اسلام

مفهوم «داد» در فرهنگ ایران و تضاد آن با  «عدالت» در اسلام

««  تصویر «امام زمان» در تشیع، و ذکر آن در قانون اساسی، بنیاد مفهوم خاصی از «عدالت و قانون و نظام» را می‌گذارد. این عدالت، برپایه انتقام‌گیری و کینه‌توزی و کشتار «ظالمان» در سراسر جهان گذارده می‌شود. در قرآن، هر کسی‌که به اسلام ایمان نمی‌آورد، ظالم (تاریک سازنده حقیقت = ظلم) است.
این درست همان چیزیست که در داستان طوفان نوح روی می‌دهد، و چیزی جز حق از بین‌بردن همه کُفار (دیگر اندیشان) نیست. در «تورات» هم، در داستان نوح، عدالت به همین معنا بکار برده شده است. ولی در فرهنگ ایران، «داد» که قانون و عدالت و نظام باشد، در داستان فریدون، که بنیاد‌گذار داد است، گرانیگاهی کاملا متضاد با مفهوم عدالت در تشیع دارد. برای تأسیس داد، سروش که نگهبان همه جان‌ها از آزار بر پایه خرد هست، کلید شناخت خوب و بد را به فریدون می‌دهد. و سروش، آورنده‌ی اندیشه از «خرد بهمنی در گوهر هر انسانیست»، که اصل ضد خشم (ضد تجاوز و قهر و تهدید) است. از این رو فریدون در نخستین عدلش، برادرانش را که توطئه قتل او را چیده بودند می‌بخشد. و سپس با چیره شدن بر ضحاک، که نماد جهانی آزار جان‌ها و خردها است، او را به فرمان همان سروش، نمی‌کشد. در ایجاد عدالت نیز، قداست جان حتا در مورد ظالم هم باید حفظ شود. »»