Posted on 11/21/2010 by رضا ایرانی
«مفهوم زمان» و درک ما از این مفهوم است که راه برای روند «سکولاریزیشن» آماده و هموار میسازد. با شهادت دادن به چند بند و پرکردن یک فُرم و امضاء آن، ما «سکولار» نمیشویم!
چرخش ذهنی انسانها، از ایمان داشتن به آخرت و جهان ابدی پس از مرگ، به ارزش دادن به زندگی کنونی انسان است که پایهی چنین روندی است. با بیارزش دانستن «زندگی» اکنون است، که انسان هیچگونه تعلق خاطری به این زمان و مکان ندارد و همه چیز برای سود و آخرت ابدی است. این جهان و تمامی کردار انسانی، تنها همانند کار در کشتزاریاست که محصول آن را در آخرت و آن جهان پس از مرگ میتوان برداشت کرد. پس «غنیمت» دانستن این زمان و دزدی و چپاول و ریاکاری همیشه در «ایمان» به آخرت باقی میماند و هر موءمن به چنین ایمانی، راه گریزی از آن ندارد. اینستکه تا «مفهوم زمان» در اندیشه و ذهن انسان ایرانی که در تابعیت شریعت اسلام است، دگرگون نشود، نمیتوان با شعار و هوچیگریهای بیهوده و خنک، جامعه را «سکولار» ساخت!
ایرانی به سراندیشهی «زندگی مقدس است» نیاز دارد تا بتواند از چنگال شریعت خونریز ِاسلام، رهائی یابد. با «قداست زندگی» در این جهان و نه در» آخرت» است که همهی چیزهای بی ارزش در این زمان، ناگهان با ارزش و دارای اهمیت میگردند. سود و نفع شخصی وهمگانی در این زمان گذران، ارزش مییابد. ایرانی پی میبرد که با تلاش برای برآوردن نیازهایش، با عمل و کارش، میتواند به حق مسلم خودش دست یابد. او براحتی میبیند که در تنگنای مفهوم آخرت و جهان ابدی، هیچ حقی به سود ابدی خود نداشته چون کار و کوشش او در «زمان فانی» تنها بستگی به «قدرت الهی» در پذیرفتن و بخشیدن سود اعمالش دارد و از کنترل او خارج است. او تنها «بندهایست» که با عبودیتش در این راه برده «الله» میماند.
با گسترش اندیشهی « قداست زندگی » یعنی مصون بودن زندگی و جان انسانی از هر گزندی، است که میتوان از سد اسلام گذشت و زمینه را برای آزادی و شادی مردمان فراهم آورد. تفکر مستقل و آزاد ما ایرانیان ، تنها برپایه « فرهنگ اصیل ایران» ممکن است، نه با تبلیغ و ترجمه افکار غربی و نه با هوچیگری و فرم پرکردن! ارج و ارزش نهادن زندگی همه مردمان از هر رنگ و نژاد، جنس و دسته و طبقه و دین، و قوم و آیین، یکی از پیآیندهای فوری و ملموس سراندیشه فرهنگ ایرانی یعنی « قداست زندگی » است.
«رضا ایرانی»
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 11/18/2010 by رضا ایرانی
«از استاد منوچهر جمالی»
- ما باید درفرهنگ خود باز زائیده بشویم.
- استقلال حقیقی ما دراستقلال فرهنگ ایرانی ماست.
- تفکر مستقل وآزاد ایرانیان ، فقط وفقط برپایه فرهنگ اصیل ایران، ممکن است.
- ما آنگاه آزادیم که حق داریم ازقرآن، انتقاد کنیم
- ما آنگاه آزادیم که حق داریم ازمحمد، انتقادکنیم
- ما آنگاه آزادیم که حق داریم از هر علمی و ایدئولوژیی انتقاد کنیم.
- خرد انسان، مرجع نهائیست.
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 11/15/2010 by رضا ایرانی
- الله در قرآن کلیدِ همه چیزاست چون حاکم بر هر چه هست میباشد. ولی انسان، کلید همه بندهاست، درفرهنگ ایران، بدین معناست که انسان میخواهد با همه صمیمی و انباز و یار و «هم-مغز» بشود. انسان، کلید گیتیاست، تا با طبیعت و اجتماع و خدا، همزیستی کند.
- اگر موءمنان به هر دینی، هر روز بجای خواندن دعا وکردن نماز، فقط یک کاربرای شاد کردن انسانی دیگر بکنند، گامی بزرگ برای آباد کردن گیتی برداشتهاند، چون خدا نیازی به دعا و نماز ندارد ولی انسانها، نیاز به شادی دارند و شاد کردن (شادونیتن) درفرهنگ ایران، به معنای پرستیدن است.
«استاد منوچهرجمالی»
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 11/11/2010 by رضا ایرانی
« بزرگترین دشمنان نوین تفکر فلسفی در ایران، روشنفکران هستند، چون آنها نمیتوانند از بُنِ ِ جان خود، درباره مسائل بنیادی جامعهشان بیندیشند.
فلسفهِ زنده، ازجان خودِ انسان، میجوشد.»
«استاد منوچهر جمالی»
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 11/09/2010 by رضا ایرانی
- « پیتاگوراس یونانی، بااین اندیشه که « انسان، اندازهِ همه چیزهاست، بنیاد « حقوق بشر» را گذاشت، وفرهنگِ ایران، با این اندیشه که « انسان، کلیدِ سراسر بندهاست»، هم بنیاد حقوق بشر و هم بنیاد ِنفی ِحکومتِ دینی و ایدئولوژیکی را گذاشته است.
- درفرهنگ ایران، انسان، کلید سراسر مسائلاست، و نیاز به الله ندارد که خود را دارنده کلیدهای آسمان و زمین میداند. «خرد» در فرهنگ ایران، در سراسر تن انسانست، نه در سر و کله. چنین خردی که تنها نگهبان زندگی اوست، خودش کلید گشودن درب بینش به نیک و بد است، و قانون را تاءسیس میکند.
- انسان، کلید سراسر بندهاست (شاهنامه). ما باید این گوهر کلیدی را در خودمان بازیابیم. مسئله اینست که گوهر کلیدی ما را ادیان، لگدمال کردهاند و پوشانیده اند. برآوردن این گوهر کلیدی در ماست که مدرنیته را میافریند، نه در یوزگی از عرب و از غرب! »
«استاد منوچهر جمالی»
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »
Posted on 11/02/2010 by رضا ایرانی
« فلسفه، خانهایست که انسان، خودش میسازد تا در آن زندگی کند. فیلسوف، هیچگاه درخانهِ اجارهای زندگی نمیکند.
ملتی که فلسفهِ خودش را نیآفریده است، یا بیخانه و آواره است، یا همیشه اجارهنشین است.»
«استاد منوچهر جمالی»
Filed under: فرهنگ ایرانی | Leave a comment »