« آیا انسان شاهکار خداست؟ »
انسان در آغاز میپنداشت که عظمت هر چیزی، تابع عظمتِ سرچشمه و مبدأش هست. طبق این پنداشت، (انسان) برای آنکه ایمان به عظمت خود پیدا کند، نیاز به وجود خدائی داشت که مبدأ ِ او باشد و او را خلق کند. خدائی باید باشد تا جهانی بیآفریند و در میان این همه مخلوقی برتر و بهتر از همه بنام انسان بیآفریند و انسان شاهکار خدا باشد.
ولی برعکس این پنداشت و خرافه نخستیناش، انسان برای این بزرگ و عالی نیست، چون مبدأش و خالقش بزرگ است و چون شاهکار چنین خالق و مبدأیست؛ بلکه انسان برای آن بزرگ است، چون آفرینندهی شاهکارهای بزرگتر از خودش هست.
انسان برای آن بزرگ است، چون خودش را از هیچ، همه چیز ساخته است.
از نقص، کمال ساخته است، از خود خدا ساخته است. ولی علیرغم آن، باور نمیکند که این کمال و تعالی و عظمت، ساختهی اوست. باور نمیکند که خدا، بزرگترین شاهکار و ساخته اوست.
حالا چگونه میتواند این بزرگترین شاهکار خود را، که بزرگترین نشان آفرینندگی او بود، بزرگترین ننگاش بداند و حتی منکر وجود این اثر خود شود و آن را هیچ بیانگارد؟
از زنده یاد پهلوان منوچهر جمالی
Filed under: فرهنگ ایرانی، فرهنگ سیمرغی ایران |
ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺠﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﻛﻪ ﺩاﻋﺸﻲ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﺮ ﻫﺎﻱ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺎﺯﻱ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ.
ﭘﺮﺳﺶ ﻣﻦ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛه
ﺷﻢا ﭼﻪ اﺻﺮاﺭﻱ ﺩاﺭﻳﺪ ﺑﺮاﺩﺭاﻥ ﻓﺪاﻳﻲ ﺧﻠﻖ ﺭا اﺻﻼﺡ ﻛﻨﻴﺪ
ﭼﻦﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﻬﻢ و ﺑﻨﻴﺎﺩﻳﻨﻲ ﻛﻪ ﺧﻮﻧﺨﻮاﺭﻱ ﺭا ﺑﻪ اﻳﻤﺎﻥ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﻣﻴﺪاﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﺮﺗﺒﻄ ﻛﺮﺩﻧﺶ ﺑﻪ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﭼﻴﭗ ﻋﺪﻩ اﻱ ﻛﻪ ﺩﺭ اﻣﺘﺤﺎﻥ 57 ﮔﺎﻑ ﺩاﺩﻧﺪ ﺑﻲ ﻗﺪﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ