«« سکولاریسم چیست؟»»
«« اشتباهی را که روشنفکران ما میکنند آنست که، سکولاریسم را از جمله صادرات غرب به ایران میشمارند. در حالیکه سکولاریسم، پدیدهایست که از روند دنبالکردن و گستردن انتقادات و اعتراضات جسته و گریخته، یا آشکار بزرگانی مانند قابوس وشمگیر و خیام و عطار و مولوی و حافظ و عبید زاکان و عرفان، بطورکلی از شریعت اسلام کردهاند، پیدایش مییابد. ولی روشنفکران این انتقادات و اعتراضات را نادیده میگیرند، چون توانائی آفرینندگی فکری ندارند، و نمیتوانند این انتقادات و اعتراضات را بگسترند و بشکافند و بار ور سازند. سکولاریسم حقیقی، فرزند مستقیم همین انتقادات و اعتراضات نهفته یا آشکار و آذرخشی و تلنگری، در آثار این اندیشمندان بزرگ و گستاخ است.
سکولاریسمی که ازگسترش دلاورانهی پیشینهی فکری ِاین آزادگان بدست میآید، دل و روان عامه را میرباید و ایمانشان را به اسلام متزلزل میسازد، و از تقلید میرهاند و صمیمی با زندگی در گیتی و در زمان میکند و دلیر در تغییردادن تاریخ گذشته خود، و جسور در گسستن از خرافات آخرالزمانی میسازد.
عرفانی که والاترین موءمن به خدا را در بتخانه کافرستان مییابد، تا شریعت اسلامی که دوستی با کافر را جرم میداند و کشتن او را تکلیف اصلی جهاد میداند، هزارفرسخ فاصله دارد.
خدای عرفانی، که نوح پیامبر را به سختی سرزنش میکند که چرا از او خواسته است که همهی مردمان گیتی را که کافرند، نابود سازد، چون همه آن کفار را دوست میداشته است، صدهزار فرسخ از شریعت اسلام فاصله دارد.
کسانیکه میخواهند، اسلام را عرفانی بسازند، نه ازاسلام چیزی فهمیدهاند و نه از عرفان، و به قطع، شارلاتان حرفهای هستند. »»
Filed under: فرهنگ ایرانی |
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟