«« نوروز ، جشن زمان و معنای زمان و یک اندیشه سکولار است»»

«« نوروز ، جشن زمان و معنای زمان و یک اندیشه سکولار است»»

«« نوروز ، جشن زمان و معنای زمانست، نه جشنی که یادبود یک شخصیتی و رسولی و یک اتفاق تاریخی باشد.
منسوب ساختن جشن نوروز به اشخاص، نابود ساختن معنای اصیل زمان است.   نوروز ، « بُن زمان » بود . یعنی این روز، روز بعدی را از« خود» می‌زائید، و روز بعد نیز، جشن تولد روز بعد را باید گرفت. پس نوروز با خود ، جشن تولد هر روزی را پس از خود می‌آورد. خود‌زائی زمان و طبعا گیتی  و خدا، در زمان بود . این یک اندیشه سکولار است.از این‌گذشته ، اندیشه نوزائی، پیوسته به اندیشه « نو اندیشی و رسیدن به بینش نوین » بود . با این اندیشه، « خود زائی و خود آفرینی » ، در گوهر هر جانی و هر انسانی بود. ولی خدایان و الاهان نوری، می‌خواستند که «نیروی آفرینندگی را در خواست خود ، متمرکزسازند و منحصر به خود نمایند». این بود که می‌بایستی به هر نحوه‌ای شده است،  معنای نوروز و معنای جشن، و معنای زمان را دگرگون سازند. این بود که روز نخست را که جشن نوزائی زمان ( و گیتی و خدا ) بود، با نخستین جرم و گناه آمیختند، تا سراسر زمان، آلوده و تباه بشود. درالهیات زرتشتی، این نخستین روز، روز ورود و تازش اهریمن به گیتی می‌شود. او، ازهمان لحظه نخست، گیتی و انسان را با گناه می‌آمیزد . این اندیشه در داستان جمشید در شاهنامه بازتابیده شده است.»»

همه نوشتار را در بخش «از استاد منوچهر جمالی» بخوانید.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: