«« بنیاد روشنفکری اینست که انسان آگاه باشد که همیشه دچار اشتباه میشود. اشتباه کردن، پیایند آنست که دو چیز در زندگی، شبیه هماند. حقیقت و باطل، راست و دروغ، خوب وبد، شبیه هم میشوند. هیچ دروغی نیست که خودش را بلافاصله شبیه راست نسازد. هیچ حقیقتی نیست که بلافاصله در کنارش «شبه حقیقت» سبز نشود. هیچ آزادی نیست که شبه آزادی، با آن سبز نشود. شبهحقیقت و شبهآزادی و شبهراستی را هیچگاه نمیشود از پیدایش حقیقت و آزادی و راستی، جدا ساخت. پیدایش حقیقت و آزادی و راستی، برای انسان، آذرخشی و ناگهانی و آنیست، ولی حقیقت و آزادی و راستی، همیشه «وسیله اغراض قدرتخواهان و منفعتجویان» میگردد، و ما را گرفتار اشتباه میکند. اینست که انسان، فقط ناگهانی و بیگاه، آذرخشگونه میتواند بیدار شود، و خود را از این «مشابهها» نجات بدهد. ما همیشه در اجتماع، در دام شبهحقیقتی زندگی میکنیم که بوسیله قدرتخواهان و منفعتجویان ساخته شدهاند. آزادی، پیایند بینشها و روشنیهای آذرخشگونه در اجتماعست که هنوز ندرخشیده، از قدرتخواهان و منفعتجویان، تاریک ساخته میشوند و آخوند و کشیش و هاخام و موبد، خطرناکترین قدرتخواهان هستند که خودرا برضد قدرت مینمایند. روشنفکری، بیداربودن انسان در برابر این شباهتهاست.»»
Filed under: فرهنگ ایرانی |
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟