قـصّـه چیـسـت؟ دلیری برای گفتن آنچه نمی‌توان درزیرسُلطه اسلام گفت

 

قـصّـه چیـسـت؟

دلیری برای گفتن آنچه نمی‌توان درزیرسُلطه اسلام گفت

=========================================

قصه چیست: ازمشکلی،آشفتن است

« آنچه نتوان گفت، هرگز»، گفتنست

فریدالدین عطار

==========================================

قصه، بنیادگذار فلسفه آزادی ایرانست

ما امروزه به « قصّه » اهمیتی نمی‌دهیم وآنرا گستره کودکان وعقل کودکانه می‌دانیم. درحالیکه « قصّه »، بنیاد « فلسفه آزادی» را درایران گذاشته است. انسان وقتی ازمشکلی درزندگی اجتماعی آشفته شد، آن مشکل را باید بگوید تا راست باشد. آشفتگی از واژه «آ- شیفتن =shiftan » می‌آید که درپهلوی به معنای « نابسامان شدن، گرفتاردرهمی شدن، دچاربرهمزدگی شدن » است. مشکل انسان واجتماع ، همین برهم‌خوردگی سامان ونظم وآرایش گوهری یا ضمیرانسانهاست . آنگاه انسان‌، دنبال چیزی می‌گردد که چه چیز، گوهروجود اورا برهم زده، و توانائی او را برای سامان دادن خود واجتماع خود، ازبین برده است.  ولی آنچه سامان گوهری اورا به هم می‌زند ، چیزیست که با زور و‌ارهاب وخشونت( درشتی )‌ و شمشیر، مسلط براوست. ‌ازاین رو انسان‌، هرگز نمی‌تواند‌، این مشکل گوهری و وجودی خود را بگوید و درنگفتن نیز، وجودش، به کل، تبدیل به « دروغ » می‌شود. این سلطه‌ی‌ شریعت‌ِ اسلام برروان و خرد وضمیرایرانی است که « جان وخرد ، خود‌ آرایش را به هم زده » و درست این مشکل اصلی اوست که نمی‌تواند هیچگاه بگوید.
 ولی فرهنگ ایران‌، « ارتای خوشه = اردیبهشت » را، خدای ایران می‌دانست، که خودِ نامش ارتا، به معنای: 1- راستی و 2- داد ( نظم وعدالت وقانون)‌ است، درست این ارتا، تخم آتش یا جان هرانسانیست. خدا، راست است، چون خودش‌، تبدیل به گیتی می‌شود. این معنای راستی است. ازاین رو، راستی‌، پیدایش گوهروضمیرهرانسانی ، درگیتی است. انسان، هنگامی راست هست، که دراجتماع بشکوفد و قانون وحقوق ونظام وحکومت بشود . انسان، هنگامی راست است که قانون بگزارد ونظام وسامان اجتماع واقتصادو حقوق را بیافریند‌. آنچه را ایرانی، راستی می‌گفت، امروزه، آزادی می‌گویند. وعرفای ما ، درست می‌خواستند که « آنچه را شریعتِ شمشیربدست اسلام نمی‌گذارد گفته بشود»‌، در« قصه ها » بگویند. این قصه‌ها‌، « فلسفه آزادی روان وخرد وضمیر ایرانی ازشریعت اسلام » است‌. چرا نمی‌شود آنچه که درگوهرانسانست، گفت؟ چون اسلام با « ارشاد»‌، همه انسان‌ها را دراجتماع‌، دشمن آزادی خودشان می‌سازد‌.  آنگاه، جامعه اسلامی‌، با دست خودش‌، دهان آزادی و راستی هرانسانی را درهم می‌کوبد که بخواهد، مشکل بنیادی اجتماع را بگوید، و « قصه » را هم « مشغله کودکان صغیر » ساخته است.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: