به نوشتههائی برخورد کردهام که به «مکتب ایرانی» ِدروغین ِ آخوندها اشاره میکنند، اما اصل قضیه، که چرا آخوند وادار شده به چنین ترفندی دست بیاندازد، در این نوشتهها بی پاسخ گذاشتهاند!
آخر عُمریست یک ریز از مُدرنیته و یا مارکسیسم سخن گفتهاند و شعار دادهاند. و بحثهای فرهنگ ایرانی را «نادیده» گرفتند و حتی زمانی که جوانان ایرانزمین «جمهوری ایرانی» را فریاد زدند، به سکوت و یا به تهمتزنی بعنوان » ناسیونالیسم » پرداختند. امروز آخوند هم، به بیدارگشتن ملت ایران و هویت ِفرهنگ ایرانیاش بو برده و در صدد چارهجوئی است. آنوقت هنوز این روشنفکران بیمایه سرگرم همان بحثهای ملالآور و بیهوده سیسال گذشته هستند.
آیا میتوان کسی را که خود را بخواب زده، بیدار کرد؟
Filed under: فرهنگ ایرانی |
Reblogged this on کورمالی.
ba salam man dokhtare siyamake mehr nevisande veblage gozaresh be khake iran hastam le 5mahe pisah dar karaj gerefte shod dar avalin molaghati ke ba ishon dashtam az man khast ta ba shoma tamas begiram va az shoma darkhast konam ke tamame neveshtehaye pedaram ra jam avari bekonid ta az beyn naravad.agar nazar i dashtid ya barayetan maghdor nabood ba hamin mail tamas begirid man montazere shoma hastam.ba tashakooor mitra