کتابهای آقای جمالی در ایران جنجال برانگیز است چون روشنفکران را شُکه می کند. اول که می خوانند نمیخواهند بگویند که تاثیر کرده است ولی بعد از یک مدتی همان که جمالی گفته بود را تکرار می کنند. در ایران برعکس همه جای دنیا ما از ایرانی بودن خود به جایی نرسیدیم بلکه از ایرانی نبودن خود به جاهای دیگر رسیدیم و ایکاش نمیرسیدیم. …
در صفحههایی به نام فلسفه که ایرانیان در آن مینویسند یک سر و گوشی آب دادم و نتیجه تاسف انگیز بود. اکثرا دوست دارند ترجمهای از نیتچه و هگل و مارکس و یا نقل قولی از دکتر شریعتی را بیاورند و ُپز دهند و متاسفانه از فرهنگ ایرانی ابدا خبری نیست. این هم از روشنفکران جدید جمهوری اسلامی . مبارک باد
چهار گروه قوی در این صفحهها مشاهده کردم که گویا در این صد سال اخیر هم همین چهار گروه در ایران بودهاند و آن عبارت است از مذهبیها؛ غرب گرایان؛ چپ گرایان و ایرانی گرایان. این گروه آخری بسیار کمرنگ است ولی همه ایرانیها با این چهار جهت درگیرند. کسانی که ایرانی بودن ما را جدی گرفتند و آن را نجات دادند؛ ایرانیگرایان مانند فردوسیها و جمالیها، بودند.
مابقی افراد در همان سه گروه نخست حرکت میکنند و ایرانی بودن را به عنوان یک راه فریب برای گول زدن ایرانیها استفاده میکنند. این برداشت من از اکثر ایرانیان روشنفکر است. یعنی از درون ایرانی بودن به سمت مسیری نمیروند بلکه از ضد ایرانی بودن به سمت های دیگر حرکت می کنند. کاری که جمالی انجام می دهد از این جهت درست است که او از زمین محکم ایرانیبودن به تمام جهان میرود و این راه بهتر و اساسی است و ایکاش روشنفکران ما یاد بگیرند
Filed under: فرهنگ ایرانی |
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟