«مفهوم زمان» و درک ما از این مفهوم است که راه برای روند «سکولاریزیشن» آماده و هموار میسازد. با شهادت دادن به چند بند و پرکردن یک فُرم و امضاء آن، ما «سکولار» نمیشویم!
چرخش ذهنی انسانها، از ایمان داشتن به آخرت و جهان ابدی پس از مرگ، به ارزش دادن به زندگی کنونی انسان است که پایهی چنین روندی است. با بیارزش دانستن «زندگی» اکنون است، که انسان هیچگونه تعلق خاطری به این زمان و مکان ندارد و همه چیز برای سود و آخرت ابدی است. این جهان و تمامی کردار انسانی، تنها همانند کار در کشتزاریاست که محصول آن را در آخرت و آن جهان پس از مرگ میتوان برداشت کرد. پس «غنیمت» دانستن این زمان و دزدی و چپاول و ریاکاری همیشه در «ایمان» به آخرت باقی میماند و هر موءمن به چنین ایمانی، راه گریزی از آن ندارد. اینستکه تا «مفهوم زمان» در اندیشه و ذهن انسان ایرانی که در تابعیت شریعت اسلام است، دگرگون نشود، نمیتوان با شعار و هوچیگریهای بیهوده و خنک، جامعه را «سکولار» ساخت!
ایرانی به سراندیشهی «زندگی مقدس است» نیاز دارد تا بتواند از چنگال شریعت خونریز ِاسلام، رهائی یابد. با «قداست زندگی» در این جهان و نه در» آخرت» است که همهی چیزهای بی ارزش در این زمان، ناگهان با ارزش و دارای اهمیت میگردند. سود و نفع شخصی وهمگانی در این زمان گذران، ارزش مییابد. ایرانی پی میبرد که با تلاش برای برآوردن نیازهایش، با عمل و کارش، میتواند به حق مسلم خودش دست یابد. او براحتی میبیند که در تنگنای مفهوم آخرت و جهان ابدی، هیچ حقی به سود ابدی خود نداشته چون کار و کوشش او در «زمان فانی» تنها بستگی به «قدرت الهی» در پذیرفتن و بخشیدن سود اعمالش دارد و از کنترل او خارج است. او تنها «بندهایست» که با عبودیتش در این راه برده «الله» میماند.
با گسترش اندیشهی « قداست زندگی » یعنی مصون بودن زندگی و جان انسانی از هر گزندی، است که میتوان از سد اسلام گذشت و زمینه را برای آزادی و شادی مردمان فراهم آورد. تفکر مستقل و آزاد ما ایرانیان ، تنها برپایه « فرهنگ اصیل ایران» ممکن است، نه با تبلیغ و ترجمه افکار غربی و نه با هوچیگری و فرم پرکردن! ارج و ارزش نهادن زندگی همه مردمان از هر رنگ و نژاد، جنس و دسته و طبقه و دین، و قوم و آیین، یکی از پیآیندهای فوری و ملموس سراندیشه فرهنگ ایرانی یعنی « قداست زندگی » است.
«رضا ایرانی»
Filed under: فرهنگ ایرانی |
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟