تفکر موقعی یک ملت را به جنبش میآورد (و رستاخیز فرهنگی و روانی پدید میآید) که با کلماتی که در زبان ِهمان ملت هست، اندیشیده شود.
هر اندیشهای، سرچشمهای از نیروست. وهنگامی ناگهان این کلمات، زادگاه تفکر زنده شدند، هر کلمهای، تبدیل به » تولیدگاه نیرو» میشود. یک کلمه از این به بعد، فقط یک یا چند معنا نمیدهد، بلکه با زایش «ایده»، نیز نیرو میزاید.
ایده، اندیشه نیرومند. فلسفههای ترجمهشده، همیشه در کلمات ِ آن زبان، غریب میمانند.
این افکار ترجمهشده، هیچگاه آن نیروئی را ندارند که افکار زائیده اززهدان کلماتِ خود ِ آن زبان دارند.
از کتاب «از حقیقت باید گریخت» نوشته استاد منوچهرجمالی، ژانویه 1987
Filed under: فرهنگ ایرانی |
واقعا تا وقتي كه ما ايرانيها پروفسور جمالي را داريم چرا سراغ ساير متفكرين غير ايراني مي رويم؟
اميدوارم عمر اين استاد بزرگ انچنان بلند باشد كه ريشه هاي چنين تفكري در ايران مستحكم شده باشد.