«مبارزه با اسلام سده ها طول خواهد کشید»
«« مخالفت با اسلام، یا اعتراض به اسلام، یا پشت کردن به آخوند و به اسلام، هنوز ریشهکن شدن مفاهیم وارزشها واحساسات و عواطف اسلامی از روان و ضمیر روشنفکران و عامه نیست. بسیاری از مارکسیستهایایرانی یا تودهایها یا ….. سکولاریسمخواهان …. درضمیرشان، مسلمانند، با آنکه ازآن رو برگردانیدهاند و یکریز ازآن هم انتقاد میکنند. وقتی ما از اسلام دست برمیداریم به معنای آن نیست که اسلامی که بیش ازهزارسال در روان واحساسات وناآگاهبود ما ریشه کرده، دست ازسر ما میکشد! روبرگردانیدن مردم از آخوند، هنوز روبرگردانیدن از اسلام نیست. از این گذشته، باید افکاری عرضه کرد که جانشین ارزشهای اسلامی در روان وعواطف گردد. انتقاد ازاسلام، چنانکه آقای نجومی میکنند باید ادامه پیدا کند. من سی سال پیش مقالاتی نوشتم که در زیر مجموعه « آزادی، حق انتقاد ازاسلام است » همه کتابفروشیها در همین خارج حاضر به فروش آن نشدند و درلندن، این کتاب را زیرمیزی میفروختند . علت شکست جنبشهای چپ و لیبرال و دموکراسیخواهی درایران، برای آنست که روان وضمیر این افراد، هنوز گرفتار اسلامست. »»
«منوچهر جمالی»
نوشتار آقای نجومی را در بخش » از دیگران» بخوانید.
Filed under: فرهنگ ایرانی |
درود بر شما. موضوع زمانبر است و این به آگاهی دادن تک تک ما و خالی نکردن میدان بستگی دارد. در جمع دوستان من گاهی چیزهایی میگویم ولی یکی از دوستان که احساسات اسلامی دارد محترمانه به من میگوید از این چیزها نگویم، یا میگوید باز از این حرفها زدی!! یک بار خودش بحثی اسلامی را پیش کشید. البته بحث در حیطه خود منطق اسلامی بود نه در تقابل با آن. همه چیزهایی گفتند، در آخر من همه را زیر سوال بردم و باز دوستم گفت از این حرفها نزنی بهتر است. من پاسخ دادم: چطور شما یک ساعت بحث اسلامی کردید و من گوش کردم و حالا نباید نظر ضد اسلامی خود را بیان نمایم!!
میبینید که فشار میآورند که ما چیزی نگوییم. این فشار فقط بعلت دیکتاتوری نیست، بلکه من احساس میکنم که میترسند زیر پایشان خالی شود و چیزهایی که سالها به آن باور داشتهاند پوچ از آب در آید. نمیدانند که این احساس را ما هم زمانی که از اسلام برگشتیم داشتهایم و هنوز هم گاهی دست از سر ما برنمیدارد که این مذهب را از بچگی در ذهن ما حک کردهاند. ولی علیرغم همه چیز، علیرغم سختی تغییر، منطق را پذیرفتیم و تغییر کردیم.