همه ساله در چنین هنگامی بازار انشاءنویسان حرفهای و غیر حرفهای، از سر رونق میگیرد و تکرار آنچه بارها گفتهاند و شنیدهایم. امسال با خیزش ملت، این «چیزنویسی» ضرب در دو شده، و هنوز مانده تا پس از این سالگرد، » نخبهگان » ادامه دهند. اما، شگفتیام در این استکه، کی بخود میآیم تا دریابیم، بدون اندیشه و تفکر بنیادی، و تنها با هوچیگری راه بهجایی نخواهیم برد. هنوز درک شسته و رفته از آنچه باید داشته باشیم، نداشته و واکنشی فکر میکنیم( ودرنتیجه) رفتار میکنیم. باورم ندارید؟ زحمت کشیده و سری به این سایتهای ایرانی «دمکراسی و حقوقبشر» خواه و پستمدرن، بزنید. بهجای اینکه دهها و سدها جستار در سنجشگری از اسلام و مرزبندی با آن با تکیه به فرهنگ ایرانی، ببینیم و یا شاهد دامن زدن و انگیختن مردمان به« خرد بهمنی» خویش واصالت فردی خود، باشیم، جز شعار و هوچیگری از این طیف باصطلاح روشنفکر،( = «آخوند- روشنفکر») چیز دیگری، بهاستثنای تنی چند که در این غبار هوچیها، بهچشم هم نمیآیند، دیده نمیشود. افسوس که شیعیگری بدجوری بهجانمان رخنه کرده و تنیدهاست و تا از آن نگسستهایم، خودزاییمان را به درنگ واگذار میکنیم. میگویند: خوابیده را میتوان بیدار نمود، اما خودبخوابزده را هرگز!
Filed under: فرهنگ ایرانی |
نظر شما در مورد این نوشته چیست؟